سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رازهای طلایی پشت صحنه که باید بدانید

از آنجایی که بازار طلا بسیار پیچیده و پر از عدم قطعیت است.

دانستن نکاتی برای تصمیم گیری و سرمایه گذاری در طلا ضروری است.

بازار طلا بسیار پیچیده است، اما این چیزی است که ما در حدود یک دهه از نوشتن درباره فلز زرد آموخته ایم.

بیایید نگاهی به این بازار پیچیده بیندازیم.

بازار طلا دارای لایه های زیرینی است.

طلا را نمی توان مانند سهام یا اوراق قرضه ارزش گذاری کرد زیرا سود سهام یا بهره پرداخت نمی کند.

همچنین یک ارز استاندارد نیست.

آموزش رایگان بورس

نه یک محصول معمولی.

بنابراین، بر اساس مدل‌های ساده که بر تولید سالانه معدن یا تقاضای سنگ‌های قیمتی تمرکز دارند، عمل نمی‌کند.

عوامل کلان اقتصادی نقش مهمی دارند، اما احساسات و روایت ها نیز نقش مهمی دارند.

همبستگی های ایجاد شده می تواند به طور ناگهانی، حداقل برای مدتی ناپدید شود.

بنابراین اگر فردی ادعا می کند که بازار طلا ساده است و مدلی زیبا و دست یافتنی برای تعیین قیمت طلا ایجاد کرده است، چنین فردی را باور نکنید.

عامل اصلی در بازار طلا نرخ بهره واقعی است

همانطور که در زیر می بینید، این دو متغیر به صورت تصویر آینه ای در نمودار ظاهر می شوند. زمانی که نرخ های واقعی کاهش می یابد، طلا افزایش می یابد و بالعکس. با این حال، این همبستگی منفی قدرت خود را تغییر می دهد (به عنوان مثال، با توجه به افزایش نرخ های بهره واقعی، طلا اکنون باید بسیار بیشتر کاهش یابد) و حتی گاهی اوقات باعث شکست می شود (مانند 2005-2006)

یکی دیگر از محرک های مهم قیمت طلا، دلار آمریکا است

همانطور که نمودار زیر نشان می دهد، قدرت دلار آمریکا نیز با قیمت فلز زرد همبستگی منفی دارد. با این حال، این رابطه در طبیعت ناپایدارتر است زیرا این دو دارایی گاهی اوقات پشت سر هم حرکت می کنند.

قیمت طلا در بلندمدت روند افزایشی دارد.

تحلیل تکنیکال و بنیادی

از سال 1971، قیمت فلز زرد حدود 4300 درصد یا 17.5 درصد در سال افزایش یافته است (نرخ هندسی یا بازده).

به طور واقعی، طلا در نیم قرن گذشته کمی بیش از 490? یا 13? در سال (نرخ بازده هندسی) افزایش یافته است.

با توجه به تداوم کاهش قدرت خرید دلار و بی ثباتی ذاتی یک سیستم پولی مبتنی بر پول فیات، انتظار می‌رود طلا در چند دهه آینده ارزشمندتر شود.

با این حال، به خاطر داشته باشید که طلا یک پوشش کامل در برابر تورم نیست.

طلا نه تنها در دهه‌های 1980 و 1990 وارد بازار نزولی بلندمدت شد.

زمانی که نرخ‌های تورم هنوز مثبت بودند (البته در حال کاهش)، بلکه در سال‌های 2021-2022 که تورم به حدود 9 درصد رسید، با مشکل مواجه شد.

به طور کلی تر، بازی های دیگران را انجام ندهید.

نکته اینجاست که باید بین سرمایه گذاری بلندمدت و سفته بازی کوتاه مدت تفاوت قائل شوید.

اگر در کوتاه مدت طلا معامله می کنید.

این واقعیت که در افق های زمانی طولانی تر افزایش می یابد کمکی نمی کند.

همانطور که لرد کینز گفت: "بازار میتواند غیرمنطقی بماند تا زمانی که شما بتوانید بدهی های خود را بپردازید."

به علاوه، اگر استراتژی شما خرید و نگهداری است.

نگران شلوغی روزانه بازار نباشید.

به نظرات خود وابسته نشوید بزرگ‌ترین اشتباهات زمانی اتفاق می‌افتد.

که سرمایه‌گذاران بر این باورند که حق با آنهاست و بازارها اشتباه می‌کنند.

یا زمانی که معتقدند طلا باید بالا یا پایین برود در حالی که مدت‌هاست برعکس بوده است.

طلا مجبور نیست کاری را که شما فکر می کنید انجام دهد، انجام می دهد.

آن کاری را که می خواهد انجام می دهد و راهی را که قرار است طی کند، پیش می رود.

شما هم می توانید بپذیرید و هم می توانید به بازار بروید.

. این ایده که بازارها اشتباه می کنند ممکن است به شما کمک کند عزت نفس خود را بالا نگه دارید.

اشتباه خود را قبول نکنید، اما در مورد پول درآوردن به شما کمکی نمی کند.

به یاد داشته باشید که طلا احساسات قوی را برمی انگیزد.

بسیاری از تحلیلگران و فعالان بازار نظرات قوی (گاهی از نظر ایدئولوژیکی) در مورد آن دارند که همیشه صحیح نیست.

طلا نه عتیقه سرکش است و نه دارایی که قیمت آن همیشه باید افزایش یابد.

بدبینی در بازارهای مالی شایع تر است.

اگرچه این امر به ویژه در بازار طلا پر سر و صدا است.

زیرا سفته بازان می توانند طلای بیشتری را از این طریق بفروشند.

سرمایه گذاری در طلا بیشتر یک بازی قیمت گذاری است تا یک بازی ارزشی.

دلیل آن این است که طلا "ارزش ذاتی" ندارد.

این نشان می دهد که احساسات بازار برای نوسانات طلا بسیار مهم است.

ناگفته نماند که طلا فقط به طور نامنظم حرکت می کند.

یا اینکه فاندامنتال ها مهم نیستند.

اما نکته اینجاست که از طریق ادراک و احساسات سرمایه گذار بر قیمت طلا تاثیر می گذارند.

با تمام این اوصاف، آنچه گفتیم همه نکات مهمی در مورد بازار طلا نیست.

زیرا پیچیدگی این بازار به قدری زیاد است.

که قطعا فضای گسترده تری برای اشتراک گذاری ارزیابی ها می طلبد.